.تا کمر رفتم تو موتور ماشینم که ببینم چه مرگشه ، رفیقم اومده میگه داری تعمیرش میکنی ؟! پَ نه پَ دارم با گِیج روغن درد و دل میکنم !!

7.به بابام می گم برو تو حموم و نگا کن سوسک نباشه … میگه دکککی .. می ترسی؟!؟! پَ نه پَ با احساساتم بازی کرده نمی خوام ریختشو ببینم !

8.میخوایم بریم خونه ی جدیدمون ، مامانم میگه این همه اثاثو باید با کامیون ببریم ؟!! میگم : پـَـــ نــه پـَـــ راست کلیک کن ، کات کنشون ، برو تو خونه جدیده پیست کن !

9.دارم تو خونه رو ترد میل میدوام …. بابام میاد میگه داری میدویی لاغر کنی …؟!؟! پَ نه پَ کلاسم دیر شده عجله دارم !

10.دوستم پریده تو استخر داد میزنه میگه شنـــا کنم؟ میگم پـــ ن پـــــــ بزار آهنگ تـایتـانیک بزارم آروم غرق شو..!

11.دوستم میگه با گوشی برم اینترنت از شارژم کم میشه ؟ میگم پ نه پ از صندوق ذخیره ارزی سازمان اوپک کم میشه !

12.دوستم میگه با گوشی برم اینترنت از شارژم کم میشه ؟ میگم پ نه پ از صندوق ذخیره ارزی سازمان اوپک کم میشه !

13.خسیسه به پسرش می گه: هر وقت با نامزدت می ری سینما، توی سینما قرار بذار تا اون مجبور شه بلیت خودش رو حساب کنه پسرش می گه: پس کی بلیت منو حساب کنه؟

14.غضنفر با ذوق به دوستش میگه : بالاخره بعد از 2 سال این پازل رو حلش کردم!دوستش میگه 2 سال زیاد نیست؟غضنفر میگه: نه بابا رو جعبش نوشته 7 تا 10 سال !

15.تنهایی داشتم کمد اتاقمو جابجا میکردم مثل هرکول دودستی کمدمو تو بغل میگرفتم جابجاش میکردم مادرم از راه رسید پرسید کمدتو جابجا میکنی؟ گفتم پ ن پ دلش گرفته بود بغلش کردم دلداریش بدم !

16.کوچولو بودیم بابا بزرگم از عمد ته ریش میذاشت میرفتیم خونشون مارو میگرفت و هی صورتش رو میمالید به صورتمون میگفت ریشت رو بخوره بابایی! رنده میکرد صورتمون رو تا چند ساعت جاش قرمز بود و می سوخت! فک و فامیله داریم؟

17.تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن. مامان اومده می گه چیزی شکوندی؟
پـَـ نه پَــ، شیشه نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین!

18.دارم به خواهر زاده ام دیکته می گم... رسیده آخر خط، می گه برم سر خط؟ پـَـ نه پَــ، بقیشو رو فرش بنویس!

19.رفتم در مغازه گفتم آقا نوشابه دارین؟ یارو گفت : مشکی دیگه! گفتم : پ... گفت: گمشوبیرون بی شعورعوضی! این چیه یاد گرفتن خودشونو مسخره میکنن. گفتم : بابا میخواستم بگم پنیر هم میخوام. کلی معذرت خواهی کرد و از خجالت من دراومد بعدش گفت: پنیر بسته ای؟؟ گفتم: پ نه پ! متری؟؟ گفتم و فرار کردم.

20.خواستگار اومده برام ، خواهر پسره میگه برادر ما اولین بارشه میاد خواستگاری واسه همین خجالتیه. مامان بزرگ منم واسه بازار گرمی میگه دختر ما هم اولین باره واسش خواستگار میاد. فک و فامیله داریم؟

21.به بابام میگم تصمیم گرفتم زن بگیرم میگه:میشناسیش؟ میگم:آره میگه:مجرده؟ میگم:پ ن پ منتظرم شوهرش اجازه بده بریم خواستگاری!

22.عاقد سر سفره عقد: عروس خانوم وکیلم؟ پ ن پ دکتری! دعوت کردیم سطح مجلس بره بالا!

23.تو اتاق عمل نوزاد تازه به دنیا اومده به دستیار میگم چاقو رو بده میگه میخوای بند نافو ببری؟ پ ن پ میخوام رقص چاقو کنم ازمامان بچه شاباش بگیرم!!!

24.سر‏ ‏کلاس‏ ‏اقتصاد‏ ‏زنبور ‏‏‏اومده....‏ ‏‏ ‏استاد‏ ‏بعد‏ ‏نیم‏ ‏ساعت‏ ‏میگه‏ ‏زنبور‏ ‏بود؟ پ‏ ‏نه‏ ‏پ‏ ‏هواپیما‏ اوباما‏ ‏بود‏ ‏اومده‏ ‏از‏ ‏ما‏ ‏نظام‏ ‏اقتصادی‏ ‏بیاموزه!!!

25.دو تا دروغگو داشتن از کنار یک کوه رد می شدن یکی به دیگری گفت: اون مورچه را می بینی که بالای اون کوهه؟ اون یکی هم گفت: کدوم یکی را می گی؟ اون یکی را گه چشمش بازه یا اون یکی که چشاش بسته است

26.خسیسه قله اورست رو فتح کرد.بهش میگن انگیزه ات چی بود؟؟ میگه خدا لعنت کنه کسی رو که گفت اون بالا نذری میدن.

27.بوش : سه نقطه قم را بمب باران میکنیم... پاسخ حیف نونا : قم که دوتا نقطه بیشتر نداره! پاسخ ترک ها : گم که اصلا نگته نداره...!!!

28.عربه هی باد معده میزده، بعدش یک لیوان آب میخورده.ازش میپرسن: چرا هی بعد از گوزیدن آب میخوری؟میگه: ولک، اگه آب نخورم که گرد و خاک میشه !

29.غضنفر میخواسته به فلسطینیا کمک کنه، براشون سنگ پست میکنه!

30.رفتم توالت عمومی در میزنم ! مرده میگه: دستشویی داری؟ میگم : پ نه پ خواستم ببینم شما کم و کسری نداری !

31.به دوستم میگم یه ذره حجابتو درست کن ، میگیرنت... میگه کی؟ پلیس..؟ میگم : پـَـ نـَـ پـَـ ، دست اندر کاران شبکه فشن تی وی ..!

32.دوستم تو خونه خوابیده بود داداشم ازراه اومده میگه خوابه؟ میگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه!

33.غضنفر داشته یکی رو بدجور میزده و هی داد میزده کمک کمک! بهش میگن بابا تو که داری اینو می زنی، تو چرا کمک می‌خوای؟ میگه آخه این گفته اگه بلند شم لهت می کنم !

34.به غضنفر میگن میدونی احمق ترین خواننده کیه؟ میگه حبیب. بهش میگن خوب چرا؟ میگه:اخه داره گیتار میزنه میگه صدای دهل میاد !

35.آبادانیه میگه: دیشب آبادان زلزله 11 ریشتری اومد. رفیقش میگه: پس آبادان با خاک یکی شد دیگه؟ آبادانیه میگه: بع، ولک، مگه بچه‌ها گذاشتن...

36.رشتیه و آبادانیه رو داشتن اعدام میگردن رشتیه مثل بید میلرزید . آبادانیه با خونسردیه تمام نگاهی کرد به رشتیه و گفت: کاکا مگه بار اولته

37.حیف نان میره دستشویی و در می زنه. یه عربه می گه: اهم... حیف نان می‌گه: حالا اسمت چیه؟ عربه میگه: محمد حسن خلیل. حیف نان می‌گه: ای پدرسوخته‌ها، سه تایی رفتین توالت؟

38.تهرونیه داشته واسه آبادانیه خالی می بسته می گه: من یه سگ دارم وقتی میاد خونه در می زنه. آبادانیه می گه: ولک مگه سگت کلید نداره؟

39.یه آبادانیه با یه فرانسویه راه می رفتن، فرانسویه می گه: ما ایفل رو 1 ماهه ساختیم، فلان جا رو 2 ماهه، خلاصه، هی گفت و گفت تا این که آبادانیه چشمش به برج آزادی افتاد، یهو گفت: ای بابا، این که الان اینجا نبود!!

40.می خواستن غضنفر رو اعدام کنن، ازش می پرسن: آخرین حرفت رو بزن. می گه: لعنت بر پدر و مادر اون کسی که بزنه زیر چهار پایه!

41.حیف نون می ره نهضت سوادآموزی ازش می پرسن حالا می تونی گوسفنداتو بشماری؟
میگه ها . می گن چطوری؟
می گه اول پاهاشونو می شمارم بعد تقسیم بر چهار می کنم !

42.

غضنفر تصمیم میگیره عملیات تروریستی بر ضد آمریکا انجام بده ، خودشو با کایت میزنه به کاخ سفید ......آمار که میگیرن میبینن 100 نفر کشته شدن .....که99نفر از شدت خنده و 1 نفر هم خود غضنفر !

43.حیف نون رو میگیرن میگن پدر سوخته چرا پشت ماشینت نوشتی امام با سالاد ! میگه مگه چیه؟ از شما بهتره که مینویسین خدا با ماست !

44.غضنفر کارت تلفن میخره، فوری میده براش پرس کنند !

45.غضنفر به زنش میگه: اگه بچمون پسر باشه اسم بابای منو میذاریم روش. زنش میگه: اگه دختر باشه چی؟ میگه: اونوقت اسم بابای تو رو میذاریم روش!

46.غضنفر دو تومنیش تو جوب میفته دست می کنه تو جوب پنج تومانی پیدا می کنه بعد یک سه تومانی می ندازه تو جوب !

47.به غضنفر میگن بن بست روتعریف کن.میگه:میری … میری… میری...دیگه نمیری!

48.خسیسه میره دکتر. دکتره بعداز معاینه کامل میگه: آقا تقریباً همه اورگانهای شما خرابند! من تعجب می کنم شما چه جوری تا حالا زنده موندین!؟خسیسه: خب، آخه تا حالا نیومده بودم دکتر!!!!

49.از آدم خسیسی پرسیدند: بزرگ ترین آرزویت چیست؟ خسیس جواب داد: کچل شوم تا دیگر هرگز پول سلمانی ندهم.

50.حیف نون یه زن تهرانی میگیره تو عروسی تهرانیها میگن:سبد سبد گل یاس عروس ما چه زیباس. فامیلای حیف نون برای اینکه کم نیارن میگن:گونی گونی پشگل عباسعلی خوشگل.

51.خواننده تو عروسی میگه: خانوما، آقایون، دستا بالا، می‌خواهیم بریم بندر! غضنفر داد میزنه: کجا؟ ما تا شام نخوریم هیچ‌جا نمیریم!!!

52.به حیف نون می گن برو با اره برقی 1000 تا درخت بکن می ره 996 تا می کنه خسته می شه می شینه .می گن چرا نشستی؟روشنش کن 4 تا دیگه هم بکن .می گه : اِ مگه روشنم می شه؟

53.حیف نون سوار سمند میشه. صدای زن میاد : درب خودرو باز است...حیف نون درو می بنده میگه بستم!! حالا هرجا قایم شدی بیا بیرون جیگر!!!

54.حیف نون میره سوپر مارکت میگه یه مایع ظرفشویی خوب بدین .....صاحب مغازه میگه : گلی خوبه؟ ....حیف نون میگه: مرسی سلام میرسونه

55.از حیف نون می‌پرسند: کدوم برنامه تلویزیون رو بیشتر از همه دوست داری؟ میگه: پیام بازرگانی! میپرسن: چرا؟ میگه: چون بینش سریال پخش می‌کنند!

56.حیف نون داشته با اتوبوس 100تا می رفته بعد میاد ترمز کنه می بینه ترمز بریده می بینیه یک کامیون هم از روبه رو با سرعت میاد می بینه کاری از دستش بر نمیاد به شاگردش میگه مهراد پاشو تصادف ببین حال کن!!!

57.دکتر از غضنفر می پرسه این همه قاشق در شکم تو چه کار می کنه؟ غضنفر میگه: دکتر جان الهی من فدات شم خودتان گفتین روزی یک قاشق بخور

58.به غضنفر میگن نامزدی مثل چی میمونه میگه مثل اینه که بابات برات دوچرخه بخره نذاره سوار شی

59.غضنفرو برق 3 فاز میگیره پرت می کنه ، بلند میشه میگه : اگه مردین یه فاز یه فاز بیان جلو

60.رفیق غضنفر بابا ش مرده بوده هی بی تابی میکرده .دوستاش بهش میگن برو دلداریش بده.میره پیشش میگه: ناپلون رو که میشناسی؟ اینهمه جنگ و فتوحات کرد اخر مرد.انیشتنم که میشناسی؟اینهمه کشف و اختراع کرد اخرش مرد.بابای تو که هیچ گهی نبود تو اینقدر براش بی تابی میکنی.

61.یه روز غضنفر میفته دنبال دختره با سنگ میزنه توو سرش . بهش میگه خوب مختو زدم ها !!!

62.دختر اصفهانی به دوست پسرش می‌گه: شب بیا خونمون، اگه موقعیت خوب بود من یه سکه می‌اندازم پایین. شب می‌شه، دختره یه سکه می‌اندازه پایین ولی هرچقدر وامیسته میبینه پسره بالا نمیاد، سرش رو از پنجره بیرون می‌بره و میگه: چرا نمیای؟ پسره میگه: دارم دنبال سکه می‌گردم! دختره میگه: بیا بالا، بهش کش بسته بودم، الان تو دستمه

63.یک روز دو تا آبادانی واسه هم خالی می بستند . اولی میگه : ما یه کوه کنار خونه مون داریم که هر وقت می گیم حمید . دو سه بار میگه حمید…. حمید…. حمید….دومی میگه : این که چیزی نیست . ما یه کوه داریم کنار خونه مون که هر وقت می گیم حمید . میگه : کدوم حمید؟

64.حیف نون از یه نفر میپرسه آقا قبله کدوم طرفه ؟ یارو میگه از این طرف . حیف نون میگه : یعنی هنوز باید خیلی برم ؟!

65.خبرنگار از یه آبادانی میپرسه ، جمعیت آبادان چقدر هست؟ آبادانی در جواب میپرسه با حومه یا بدون حومه؟ خبرنگار میگه با حومه آبادانی میگه با حومه میشه هفتاد میلیون

66.حیف نون داشت با یه خره شطرنج بازی میکرد
یکی دیگه رد میشه میگه عجب خر باهوشی
حیف نون میگه زیاد هم باهوش نیست یک یک مساوی هستیم !

67.غضنفر میره جبهه و از کمر به پایینش قطع میشه،بهش میگن: چه احساسی داری؟میگه: احساس می‌کنم تا کمر رفتم تو بهشت !!!

68.حیف نون میخواسته آتش نشان بشهتوی آزمون استخدامی ازش میپرسند اگر جنگل آتش بگیره و اون اطراف آب نباشه چه کار میکنی؟
حیف نون میگه: هیچی تیمّم می کنیم !

69.غضنفر از تاکسی پیاده میشه درو محکم می بنده می گه پدر سگ خودتی. راننده می گه من که چیزی نگفتم. غضنفر می گه بعدا که می گی !

70.غضنفر میره خواستگاری بابای عروس بهش میگه اون گلی که زدی به یقت خارش اذیتت نمیکنه ؟غضنفر میگه خارش که نه ولی گلدونش که تو شلوارمه بیچارم کرده !

71.یه بار حیف نون با خودش خودکار می بره تو حمام ازش می پرسند جرا؟میگه می خوام هر جام رو شستم علامت بزنم !

72.غضنفر دستش قطع میشه خیلی افسرده میشه . یکی رو میبینه دو تا دست نداره و داره قر میده ! میگه : عجب روحیه ای داری ؟! طرف میگه: روحیه چیه پشتم می خواره !!!

73.به غضنفر میگن یه موجود نام ببر.....میگه یخ! میگن یخ که موجود نیست؟ میگه چرا چون همه جا نوشته یخ موجود است

74.یه آبادانیه میره تو مغازه به یارو میگه: کا، بلوز داری؟ مغازه داره میگه: نه. آبادانیه میگه: کا، شلوار داری؟ مغازه داره میگه: نه. آبادانیه با تعجب میگه: کا، پس چرا رو شیشه نوشتی: کا لباس داریم؟

75.داداشم همش 6 سالشه. اقا این صبح تا شب میشینه تو تلوزیون کارتون مبیبینه! بابام شب اومده میگم بابا این از صبح داره میبینه. بابام هم خسته حال نداره. میشینه میگه به چه کارتون قشنگی و خودشم یبینه. بابا ما هم آدمیم نوبت نداریم؟ فک فامیله داریم؟

76.غضنفر فوتبالیست میشه و میخواد تو تیمی استخدام بشه. مدیر تیم به غضنفر میگه اول اینقدر حقوق میگری و بعدا حقوقت اضافه میشه. غضنفر میگه پس ایلده بعدا میام !

77.غضنفر چهار تا قالب صابون می‌خوره تا به مرز خودکفایی برسه!

78.تفکر عمیق غضنفر : اگر ادیسون نبود باید در تاریکی تلویزیون نگاه می کردیم

79.حیف نون میره توالت مگسا بلند میشن میگه خواهش میکنم بنیشین !

80.غضنفر تصمیم می گیره همه ی نگرانی هاشو به دریا بسپاره… هرکاری می کنه زنش سوار قایق نمی شه !

81.ضنفر میره تو خیابون می بینه نوشته : سیو همان سیب است...
میگه : دروغ میگن پدر سگا ! خودم خوردم صابون بود

82.یارو مرده بود، روی سنگ قبرش نوشته بودن، احمدآقا مرده اس ولی مغازه بازه اس !

83.به حیف نون میگن ایمیل داری؟ میگه نه خیلی ممنون همین الان ناهار خوردم

84.گوشه ای از نامه عاشقانه غضنفر :رفتم گلستان که با عشق برات یه دامن گل بچینم ولی دیدم که شلوار پامه

85.خارجیه میاد ایران ازغضنفر میپرسه: Where Is Hospital؟ غضنفر میگه : من که نمیدونم چی میگی ! ولی محض اطمینان ، باباته

86.حیف نون دوست دخترشو میبره تو یه کوچه خلوت و بهش میگه بیا کار بد بکنیم.دختره هم که دل تو دلش نبوده با ناز میگه:مثلا چیکار؟ حیف نون میگه بیا زنگ بزنیم و فرار کنیم !

87.غضنفر می ره استادیوم جای اینکه فوتبال نگاه کنه مرتب بالا سرشو با تعجب نگاه میکرده. بهش می گن چرا فوتبال نگاه نمی کنی؟ می گه: دنبال کلمه زنده می گردم !

88.غضنفر کمک خلبان میشه ، به خلبان میگه : نگاه کن از این بالا آدما مثل مورچه می موننخلبان: نه جانم، اینا همون مورچه هستن. ما هنوز رو زمینیم و پرواز نکردیم !

89.مسابقه بربری خوردن بوده و قرار بوده هرکی 100 تا بربری بخوره بهش 100000 دلار بدن خلاصه رکورد به 65 تا بربری میرسه و نوبت به حیف نون میرسه ! حیف نون میگه من برم پشت اون پرده و برگردم بعدشم میاد و 100 تا بربری میخوره !!! جایزشو میدن و میپرسن حالا بگو پشت اون پرده چکار کردی؟؟ حیف نون هم میگه : هیچی بابا رفتم تمرین کنم ببینم میتونم 100 تا بربری بخورم یا نه؟؟!!!!!

90.غضنفر توی پارک یه دختره رو میبینه و خیلی باهاش حال می‌کنه. میره جلو میگه: خانوم ببخشین، اسم شما چیه؟ دختره با عشوه جواب میده: عطر گل یاس، اسمم ثریاس! بعد از غضنفر میپرسه: اسم شما چیه؟ غضنفر یه فکری میکنه، با ادا میگه: بوی گ و ز خر، اسمم گضنفر

91.غضنفر میره سینما می بینه بالای سینما نوشته شام آخر ، میره خونه قابلامشو ور میداره میاره !

92.غضنفر صبح از خواب پا می شه میبینه هوا خوبه زنگ می زنه هواشناسی تشکر می کنه !

93.به آبادانیه میگن فهمیدی زلزله اومد؟ میگه نه من روم اونور بود

94.خسیسه یک خوشه انگور میخره میبره خونه. به زن و بچه هاش هرکدام یک دونه انگور میده اونا میگن: بابا چرا فقط یک دونه؟
میگه: چه فرق میکنه، بقیه اشون هم همین مزه را میده !

95.غضنفر صبح میره مغازه و کرکره رو بالا میکشه و میگه بسم الله رحمان رحیم وارد میشه و میبینه همه مغازه رو خالی کردن کرکره رو میکشه پایین و میگه صدق لله علی العظیم !

96.غضنفر به رفیقش میگه: میخوام دختر شاه رو بگیرم! رفیقش میگه: چرت نگو مومن! مگه کشکیه؟!غضنفر میگه: بابا من که راضیم، ننم هم که راضیه، فقط مونده شاه و دخترش!

97.به حیف نون میگن سفر حج چطور بود میگه : خیابونا تمیز ، برجاش بلند ، ماشینا آخرین مدل. البته یه جای زیارتی هم داشت که شلوغ بود نرفتم !

98.تو شهر حیف نون برای اولین بار چرخ فلک نصب میکنن. حیف نون به شهرداری زنگ میزنه میگه دستتون درد نکنه، از وقتی پنکه بزرگه رو نصب کردین هوا خیلی خنک شده !

99.یارو خسیسه باباش میمیره هفتش خیلی شلوغ میشه واسه چهلم بلیط میفروشه !

100.حیف نون میمیره بعد تو اون دنیا ازش میپرسن چی شد مردی میگه داشتم شیر میخوردم میگن شیرش فاسد بود میگه نه گاو یهو نشست

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: